قتل عام در نیزار جراحی ماهشهر آبان ۹۸
بشنو این نی چون شکایت میکند
سه شنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۸، سیل جمعیتی که اعتراض چندین و چند ساله را به بهانه گرانی ناگهانی بنزین از گلوی خود فریاد میزد ، افتان و خیزان به طرف نیزار جراحی میرفت تا آنجا پناه بگیرد ، اغلب جمعیت جوانانی بودند که زیر بار فشارهای اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی حاکم تاب تحمل نداشتند آنها آمده بودند تا اعتراض کنند همین و بس ! ولی با دستان خالی در برابر حمله نظامیان مسلح چه راهی بود جز آنکه جان خود را به سلامت از مهلکه بیرون ببرند ، معترضان مسلح نبودند چون برای جنگ نیامده بودند آنها صرفا معترض بودند ،اسلحه ای هم اگر بود مشت بود فریاد.
ماشینهای نظامی مسلح به تیربارو دوشکا دیوانه وار و بی مهابا به جمعیت شلیک میکردند، گفته شده در این میان تعدادی از نیروهای نظامی هم مجروح شدند اهالی محل میدانستند آنسوی نیزاری که در نزدیکی شان قرار دارد شهرک جراحی است و اگر درنیزار مخفی،شوند شاید بتوانند خود را به شهرک جراحی برسانند و جان به در برند..
یک طرف ساختمان بود و طرف دیگر نیزار ، خواسته و ناخواسته دل به نیزار زدند
آن روز برخلاف همیشه، نیزار ، نیزار آشنای همیشگی نبود و خیال پناه دادن نداشت ، سوی دیگرش هم خبری از شهرک جراحی نبود!
هر چه بود صدای پیاپی شلیک گلوله بود و محاصره معترضان و در نهایت قتل عام .
به گزارش نیویورک تایمز،تعداد کشته شدگان بین ۶۰ تا ۱۰۰ نفر تخمین زده شده است.
یک شاهد عینی در اینباره به خبرگزاری ایران وایر میگوید :
هرکسی به یک طرفی می دوید. نیزار جراحی کوچک است شاید اگر نیزار فلاحیه بود مردم میتوانستند فرار کنند ولی هرکس به نیزار پناه برد، همانجا کشته شد. ما به طرف خانهها فرار کردیم. آنجا هم شلیک میکردند ولی با کلاش و اینها، دوشکا نبود، برای همین کسی آنچنان آن طرف کشته نشد.»
جنازه ها تا روزهای بعد همچنان از نیزار بیرون کشیده میشدند.آنچه دیده میشد چیزی فراتر از جنایت بود.
اغلب اجساد بعد از چند روز توسط حیوانات وحشی نیزار مورد حمله قرار گرفته بودند و یا با اصابت تیر دوشکا متلاشی شده ، قابل شناسایی نبودند
این شاهد عینی در ادامه میگوید : روز کشتار نیزار، من خودم هم آن جا بودم و شاهدم که چه بر سر تظاهرات سلمی (مسالمتآمیز) مردم آوردند. با دوشکا به جان مردم افتادند. از دو طرف نیزار را به رگبار بسته بودند. حداقل ۱۰۰ نفر آنجا کشته شدند. کسانی را کشتند که به نیزار پناه بردند. ما که سمت خانهها فرار کردیم را نکشتند.»
عباس دریس، دست فروش متولد ۱۳۵۲ و متولد آبادان است که در سالهای جنگ ایران و عراق با خانواده خود از این شهر به شهرک «جراحی» بندر ماهشهر مهاجرت کرد.
او به جرم " شاهد ماجرا " بودن و با "اتهام دروغین قتل " بعد از کشتار نیزار ماهشهر دستگیر شد.
اتهامش به قدری بی اساس بود که سیستم قضایی از پس اثباتش بر نیامد و سرانجام به دلیل عدم اثبات جرم حکمش از "قصاص نفس " به مجازات حبس تخفیف پیدا کرد.
admin
2023-11-16